متن مسابقه نماز جمعه خضری دشت بیاض

نماز جمعه

در مراسم هفتگی اجتماعی مسلمین،"نماز جمعه" جایگاه والایی دارد و نه تنها یک عبادت، بلکه مظهر وحدت مسلمین و شکوه و عظمت اسلام است و آگاهی پیروان قرآن را بالا می برد و "نماز عبادی، سیاسی" محسوب می گردد.

قران کریم، درباره نماز جمعه، می فرماید:" يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نُودِي لِلصَّلَاةِ مِن يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ وَذَرُوا الْبَيْعَ " ای ایمان آوردگان! وقتی به نماز روز جمعه ندا داده می شود، به سوی یاد خدا بشتابید و داد و ستد را رها کنید.

کیفیت نماز جمعه

نماز جمعه در عصر غیبت واجب تخییری است و انسان می تواند نماز جمعه بخواند یا نماز ظهر. نماز جمعه دو رکعت است و حتما باید بصورت جماعت خوانده شود. پیش از نماز، دو خطبه واجب است که خطیب، بر دعوت به تقوا، مسائل اجتماعی سیاسی مسلمانان را هم باید مطرح کند.

وقت آن، از آغاز ظهر تا حدود یک ساعت پس از اذان است و از آن دیرتر روا نمی باشد.

حداقل افرادی که با حضور آنان نماز جمعه تشکیل می شود، پنج نفر است. فاصله دو نماز جمعه، نباید کمتر از یک فرسخ باشد.

گوش دادن به خطبه های نماز جمعه واجب است. شرکت نکردن بدون عذر، در نماز جمعه، نشانه نفاق است.

بهتر است که امام جمعه، در رکعت اول، پس از حمد، سوره جمعه را بخواند و در رکعت دوم، سوره منافقین را.

رسول خدا(ص) فرموده است:خداوند با سوره جمعه، مومنان را گرامی داشته است، از این رو، پیامبر(ص) به عنوان بشارت آنان، جمعه را سنت کرده و به عنوان توبیخ منافقان، سوره منافقین را لازم ساخته است.

 

اهمیت نماز جمعه

در این زمینه احادیث بسیاری نقد شده که در اینجا مجال پرداختن به آنها نیست.

رسول خدا (ع) حج مساکین دانسته و آن را موجب آمرزش گناهان شمرده است نماز جمعه نمایش وحدت و قدرت مسلمانان و میعاد نمازگزاران مومن است.

رسول خدا(ص) در آغاز هجرت وقتی به مدینه رسید اولین نماز جمعه را برای مردم به پا داشت و این اجتماع شکوهنمد و سازنده را پایه گذاری کرد این نماز بعد سیاسی و حکومتی دارد خطیب و امام جمعه یا حاکم مسلمین است یا کسی که از طرف رهبری به این سمت منسوب شده است برکات و آثار سازنده و تربیتی و اجتماعی این عبادت سیاسی بسیار است که به چند نمونه اشاره می شود:

  1. تقویت روحیه اخوت و برادری

چرا که همه از هر جا در یک مجمع و مصلی گرد می آیند و با رنگ ها و نژاد های مختلف کنار هم می نشینند آنچه در نماز جماعت بود به مراتب بیشتر و قوی تر در نماز جمعه این تجمع هفتگی مسلمانان وجود دارد.

  1. تشکل نیروهای اسلام

 این عبادت به نوعی مسلمانان را بر محور عبادت نماز تشکل و یکپارچگی می بخشد و مایه ارعاب دشمنان اسلام و خنثی شدن توطئه های تفرقه افکنانه و شایعه های آنان است.

  1. رشد فکری- سیاسی مسلمانان

به مقتضای مطالب آگاهی بخشی که در خطبه های جمعه بیان می شود مردم از مسائل سیاسی کشور خود و جهان باخبر می شوند و با آشنایی به وظایف اجتماعی خویش در صحنه اجتماع حضور بیشتر می یابند.

  1. تقویت روحیه جمعی

این نیز از آثار نماز جمعه است که قطره های پراکنده افراد انسانی را در یک اقیانوس گرد می آورد و همه با ارتباط متقابل و شناسایی هم و روحیه اجتماعی پیدا می کنند و انزوا و فرد گرایی را از بین می رود.

  1. مرکزیت بسیج مردم

سنگر نماز جمعه، بهترین جای دعوت مردم به بسیج شدن برای جهاد و دفاع و حل مشکلات اجتماعی و یاری رسانی به دیگران است. این قدرت عظیم مردمی که در نماز جمعه متجلی می شود، همواره مورد توجه بوده و در صدر اسلام نیز، رسول خدا(ص) و امیر المومنین (ع) ازمساجد و پس از خطبه ها، افراد را بسیج کرده و به جبهه های جهاد می فرستادند.

نماز جمعه در مراسم هفتگی جایگاه ویزه و مهمی دارد این نماز سیاسی عبادی نه تنها یک عبادت بلکه علاه بر بعد معنوی و عبادی مظهر وحدت مسلمین و موجب شکو و عظمت اسلام است نماز جمعه قبل از هر چیز یک عبادت دسته جمعی و اثر عمومی عبادات را که تلطیف روح و جان و زدودن زنگار معصیت از قلب می باشد در بر دارد بخصوص اینکه در مقدمه دو خطبه دارد که مشتمل بر انواع مواعظ اندرزها و امر به تقوی و پرهیزگاری است نماز جمعه از نظر سیاسی و اجتاعی یک کنگره عظیم هفتگی است که بعد از کنگره عظیم سالانه حج بزرگترین کنگره اسلامی می باشد اسلام به سه اجتماع بزرگ مسلمین اهمیت وافر می دهد:

1-اجتمات روزانه که به وسیله نمازهای جماعت در مساجد حاصل می شود

2- اجتماع هفتگی که در نماز جمعه حاصل می شود

3-اجتماع بزرگ سالانه حج که در کنار خانه خدا انجام می شود

در بین این سه اجتماع مهم مسلمین نماز جمعه از همه مهم تر است. روش پیامبر (ص) و ائمه(ع)موید این سخن است ک ضرورت اهمام به این فریضه را گوشزد نموده اند پیامبر (ص)در ضمن خطبه طولانیکه در تشویق به نماز جمعه ایراد کرده می فرمایدإِنَّ اللّهَ تَبارَکَ وَ تَعالى فَرَضَ عَلَیْکُمُ الْجُمُعَةَ فَمَنْ تَرَکَها فِی حَیاتِی أَوْ بَعْدَ مَوْتِی اسْتِخْفافاً بِها أَوْ جُحُوداً لَها فَلا جَمَعَ اللّهُ شَمْلَهُ، وَ لا بارَکَ لَهُ فِی أَمْرِهِ، أَلا وَ لا صَلاةَ لَهُ، أَلا وَ لا زَکاةَ لَهُ، أَلا وَ لا حَجَّ لَهُ، أَلا وَ لا صَوْمَ لَهُ، أَلا وَ لا بِرَّ لَهُ حَتَّى یَتُوبَ»؛ (خداوند نماز جمعه را بر شما واجب کرده، هر کس آن را در حیات من یا بعد از وفات من، با وجود امام عادل از سرانکار و یا سهل انگاری آن را ترک کند خدا پریشانی او را به سامان نرساند و برکات از کارش باز ستاند و تا توبه نکند خدا نمازش و روزه اش و زکاتش و حجش و کارهای خیری که انجام می دهد را از او نمی پذیرد.

پیامبر اسلام(ص) نماز جمعه را حج مساکین و فقرا دانسته است. یعنی بقدری نماز جمعه از منظر پیامبر عظیم الشان اسلام(ص) مهم است که او را از نظر اجر و پاداش معادل حج فرمود.

نیز آن حضرت (ص) نماز جمعه را موجب بخشش گناهان دانسته است.

اهتمام نبی مکرم اسلام (ص) به نماز جمعه و توصیه و سفارش آن حضرت در خصوص شرکت در نماز جمعه به حدی جدی بود که تقریبا تمام مسلمین واجد شرائط در این عبادت بزرگ شرکت می کردند.

آن حضرت در آغاز هجرت وقتی به مدینه رسید چون شرائط اقامه نماز جمعه را فراهم و مهیا دید اولین نماز جمعه را برای مردم به پا داشت و این اجتماع شکوهمند و سازنده را پایه گزاری نمود. خداوند متعال هم در سوره جمعه حضور در نماز جمعه ا مورد تاکید قرار داده می فرماید:

"يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نُودِي لِلصَّلَاةِ مِن يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ وَذَرُوا الْبَيْعَ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ"

ای اهل ایمان هنگامی که در روز جمعه نماز جمعه بپا می شود و به سوی آن ندا داده می شوید بسوی خدا بشتابید و خرید و فروش را رها کنید که اگر بدانید این برای شما بهتر است.

در این آیه خجسته تاکیدات و تشبیهات فراوانی نهفته است که در قسمت سوره جمعه ما به بیان قسمتی از آن ها پرداختیم. اما نکته ای که ذکر آن در این قسمت هم خالی از لطف نیست این است که خداوند در این آیه نماز جمعه را ذکر یاد کرده تا توجه دهد که هدف نماز یاد خدا در قلب و حضور عظمتش در خاطر انسان است و هم از این روست که انسان را از فحشاء و منکرات باز می دارد. و قدرت بازدارنگی نماز از منکرات به حدی است که خداوند می فرماید ان الصلوه تنهی عن الفحشاء و المنکر...

موقعیت نماز جمعه در بیان شهید ثانی رحمت الله علیه

شهید ثانی می نویسد نماز جمعه برای این است که آگاه باشی و هرگز فراموش نکنی که روز جمعه روزی بزرگ و عید جمعه عید شریفی است که خدای متعال آن را به این امت اختصاص داده و چنین فرصت شریفی را برای بندگانش مقرر کرده تا در آن بندگانش را به جوار خود نزدیک کند، درد هجران را درمان و هراس آتش را امان بخشد به همین خاطر است که آنها را تشویق کرده تا در این روز به اعمال شایسته روی آورند و آنچه را که در طول هفته با سهل انگاری از دست داده اند جبران نمایند. نماز جمعه چون بعد سیاسی و حکومتی هم دارد خطیب و امام جمعه با حاکم با حاکم اسلامی مسلمین است یا کسی است که از طرف حاکم اسلام و رهبر مسلمین به این سمت منصوب می شود.بنابراین نماز جمعه ای که امام آن را رهبر نظام اسلامی تعیین نکند مشروعیت ندارد. نماز جمعه به جای نماز ظهر خوانده می شود که در کتب فقهی آن را در شمار نمازهای واجب عنوان مثلا در کتاب شرح لمعه چنین آمده است.چنین آمده است .

الفصل السادس فی بقیه الصلوات الواجبه فمنها الجمعه و هی رکعتان کالصبح عوض ظهر...

در این عبارت اولا نماز جمعه واجب به حساب آمد، ثانیا از لحاظ بلند خواندن عین نماز صبح قلمداد گردید، ثالثا عوض نماز ظهر محسوب شد. که شرح این بحث در فصل دیدگاه فقها در مورد نماز جمعه خواهد آمد.

کیفیت نماز جمعه. نماز جمعه بدون دو خطبه دو رکعت است مثل نماز صبح و تمام شرائط عمومی نماز صبح را دارد حتی حمد و سوره آن باید بلند خوانده شود با این تفاوت که در نماز جمعه دو قنوت مستحب است یکی قبل از رکوع اول و دیگری بعد از رکعت دوم و نیز مستحب است در رکعت اول بعد از حمد سوره جمعه و در رکعت دوم بعد از حمد سوره منافقین خوانده شود و ظن و شک و سهو در آن حکم ظن و شک و سهو در نماز صبح را دارد. نماز جمعه علاوه بر شرایط عمومی نماز شش شرط ویژه نیز دارد اول خواندن دو خطبه پیش از نماز که آن دو خطبه باید مشتمل بر حمد و ثنای خدا و صلوات بر پیامبر(ص) و آل پیامبر(ص) و دعوت مردم به تقوای الهی و پرهیزگاری و یک سوره کامل و استغفار برای مومنین باشد و لازم نیست دو خطبه به عربی خوانده شود بلکه اگر مستمعین اهل زبان های مختلف باشند خوب است به همه آن زبان ها خوانده شود چنان چه خوب است حمد و ثنای خدا و صلوات بر پیامبر(ص) و آل او به عربی و با ذکر نام آن ها باشد و خوب است دعوت به تقوا با لفظ تقوا و استغفار برای مومنین و با لفظ استغفار باشد و باید خطبه ها را خود امام ایستاده بخواند و میان دو خطبه با نشستن مختصری فاصله انداخته شود و باید امام خطبه ها را بلند بخواند که همه حاضرین بشنوند و مستحب است امام جمعه در حال خطبه با طهارت بوده و عمامه بر سرنهد و بر عصا با سلاحی تکیه کند و خوب است در خطبه ها مسائل اجتماعی و سیاسی و مصالح مسلمین مطرح شود و مستحب موکد است که حاضرین در نماز جمعه مثل حال نماز باشند و خطبه ها را گوش دهند و صحبت نکند حتی نافله نخوانند و رو به سوی خطیب بنشینند .

2- شرط دوم وقت نماز جمعه است که محدود و معین به زمان خاصی است و آن از اول ظهر شرعی است تا وقتی که سایه شاخص دو هفتم شاخص و یا سایه شخص به اندازه دو قدم پا برسد.(تقریبا یک ساعت و نیم بعد از ظهر) و اگر از این مقدار گذشت باید نماز ظهر خوانده شود.

3- شرط سوم این که نماز جمعه به جماعت خوانده شود و بنابراین خواندن نماز جمعه به صورت فرادی صحیح نیست ولی اگر در رکعت دوم به نماز جمعه برسد می تواند اقتداء کند و مجزی خواهد بود و رکعت دوم را خودش می خواند، بنابراین اگر کسی به رکعت اول و یا به خطبه ها نرسد گرچه بدون عذر باشد نمازش صحیح است.

4- شرط چهارم اینکه امام و مامومین حداقل 5 نفر به بالا باشند.

  1. امام جمعه علاوه بر دارا بودن شرایطی که امام جماعت باید داشته باشد باید یا مجتهد جامع الشرایط و یا منصوب از طرف او باشد و اگر مجتهدی متصدی مشون اداری و سیاسی مسلمین است.(مثلا مثل حضرت آیت الله خامنه ای در این عصر) باید امام جمعه منصوب از طرف ایشان باشد البته امام جمعه باید قادر به خواندن خطبه در حال ایستادن (قیام) باشد و شایسته است امام جمعه مردی با ورع شجاع، قاطع، سخنگو و دارای فصاحت و بلاغت و با وقار و آشنا به مصالح اسلام باشد.
  2. بین دو نماز جمعه حداقل یک فرسخ شرعی (حدود 5/5) کیلومتر شرعی و یا شش کیلومتر عرفی فاصله باشد.

مسائل 1- فرد اگر چه قصد ده روز در یک شهر را نکرده باشد می تواند در نماز جمعه شرکت کند، 2- اگر شک کند وقت نماز جمعه باقی است یا نه نماز جمعه صحیح است، 3- اگریک رکعت از نماز جمعه در وقت واقع شود نماز جمعه صحیح است، 4- بهتر آن است که کسی که در نماز جمعه شرکت نکرده تا پایان نماز جمعه نماز ظهر نخواند، 5- رها کردن خرید و فروش از اول ظهر روز جمعه تا پایان نماز جمعه مورد تاکید سوره جمعه است، 6- هرگاه در شهر و دیار انسان نماز جمعه برپا شود تا پایان نماز جمعه مسافرت نمودن مکروه است، 7- نماز جمعه بر سالخوردگان و مریض ها و نابینایان و مسافران و بچه های غیر بالغ(ولو ممیز باشند) و کسانی که بیش از دو فرسخ از محل اقامه نماز جمعه دور هستند و کسانی که حضور آنها موجب مشقت و سختی است واجب نیست ولی اگر حاضر شدند نماز جمعه آنها قبول و به جای نماز ظهر محسوب می شود.نماز جمعه ناسخ سفسطه جدائی دین از سیاست است با توجه به این که حداقل در خطبه دوم نبی مکرم اسلام(ص) دستور به طرح مسائل سیاسی فرمود که سیاست به معنای واقعی آن تبیین گرفته می شود که دین و سیاست یکی بوده و جدائی از هم ندارند و به شکل محترمانه می خواهند دین را از عرصه زندگی اجتماعی بشر بایگانی کرده و به باد فراموشی بسپارند. اگر هیچ دلیل بر عجین بودن دین با سیاست نداشته باشیم جزء کیفیت نماز جمعه همین ما را بس است که اجازه مطرح بحث جدائی دین از سیاست را ندهیم.

توجه به اینکه نماز جمعه یک عبادت سیاسی دسته جمعی هم هست این روز به قیامت تشابه پیدامی کند و به همین سبب نام گذاری این روز به جمعه می باشد. که مثل روز قیامت مردم جمع می شوند.

نام های جمعه

جمعه نام های مختلفی دارد که طبق نقل تفسیر منهج الصادقین عبارتند از:

  1. یوم الموعود به جهت تولد حضرت محمد (ص) در این روز
  2. یوم الفصل
  3. یوم البرکه
  4. یوم الرحمه
  5. یوم الاجابه
  6. یوم العید
  7. یوم العتیق
  8. یوم العروبه
  9. یوم الکرامه
  10. یوم الجمعه

البته نمی توان ادعا کرد که نام های جمعه منحصر به اسامی ده گانه فوق الذکر باشند بلکه احتمال این که نام های دیگر به زبان های دیگر هم برای جمعه ذکر شده باشد، وجود دارد. مثلاً در گویش فارسی به جمعه آدینه گفته می شود که سابقاً هم ذکر شد.

امام خمینی (ره) در اهمیت حضور و شرکت در نماز جمعه چنین نگاشته اند: نماز جمعه و دو خطبه آن مانند حج و نماز عید فطر و قربان از مراسم بزرگ مسلمانان است ولی متاسفانه، مسلمانان از وظایف مهم سیاسی این فریضه الهی غافل و ناآگاهند در صورتی که انسان، با اندک مطالعه و دقت در احکام کشوری، سیاسی اجتماعی و اقتصادی اسلام در می یابد که اسلام دین سیاست است و کسی که دین را از سیاست جدا می داند، نادانی است که نه اسلام را می شناسد و نه سیاست را.

شیخ حر عاملی بیانی را در کتاب شریف وسائل الشیعه جلد 7 صفحه344 مبحث صلاه الجمعه 6 از امام رضا(ع) در مورد خطبه های نماز جمعه چنین بیان می کند.

قال الرضا(ع) إِنَّمَا جُعِلَتِ الْخُطْبَةُ يَوْمَ الْجُمُعَةِ لِأَنَّ الْجُمُعَةَ مَشْهَدٌ عَامٌّ فَأَرَادَ أَنْ يَكُونَ لِلْأَمِيرِ سَبَبٌ إِلَى مَوْعِظَتِهِمْ وَ تَرْغِيبِهِمْ فِي الطَّاعَةِ وَ تَرْهِيبِهِمْ مِنَ الْمَعْصِيَةِوَ تَوْقِيفِهِمْ عَلَى مَا أَرَادَ مِنْ مَصْلَحَةِ دِينِهِمْ وَ دُنْيَاهُمْ وَ يُخْبِرُهُمْ بِمَا وَرَدَ عَلَيْهِمْ مِنَ (الْآفَاقِ مِنَ) الْأَهْوَالِ الَّتِي لَهُمْ فِيهَا الْمَضَرَّةُ وَ الْمَنْفَعَةُ

یعنی همانا در روز جمعه خطبه قرار داده شده است برای این که جمعه زمان حضور عمومی است پس خداوند اراده کرده است تا برای امیر و حاکم وسیله ای برای اندرز مردم و تشویق آنان به اطاعت خدا و ترساندنشان از نافرمانی باشد و آنان را به مصالح دین و دنیایشان آشنا گرداند و از حوادث گوشه و کنار که سود و زیانشان در ان است با خبر گرداند.

حضرت امام خمینی (ره) می فرماید:

در خطبه جمعه مقدرات مملکت باید بیان شود. مسائل سیاسی که در مملکت جریان باید پیدا کند مسائل اجتماعی که در مملکت جریان باید پیدا کند، گرفتاریهای مسلمانها، اختلافات مسلمان ها در ان خطبه ها باید طرح بشود و رفع بشود... نماز جمعه عبادت است لکن عبادتی، مدغم در سیاست است، سیاست در عبادت مدغم است(صحیفه نور)

از این دو فرمایش استفاده می شود که حضور مومنین در نماز عبادی و سیاسی جمعه باعث تقرب مسلمین به خدا و رفع مشکلات آنان و آگاهی و بینش آنها می شود، لذا حضور هم دارای اهمیت چشمگیری است، علاوه بر اهمیت خود نماز جمعه

حضرت امام خمینی(ره) می فرماید:

یکی از مهمترین چیزهایی که در این انقلاب حاصل شد قضیه نماز جمعه است که در زمان سابق در بین ما مطرود بود و در بین اهل سنت به طور دلخواه بود و غالبا تحت نفوذ قدرتها انجام می گرفت که الحمدالله در این نهضت نماز جمعه با محتوای حقیقی آن تحقق یافت.

امام خمینی(ره) فرمودند:

نماز جمعه در راس همه امور است و مردم را مجتمع کنند که در این امر خللی وارد نشود.

رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای مدظظله العالی در فرازی از سخنان خود به اهمیت نماز جمعه اشاره نموده و می فرمایند:فرهنگی است اگر شما که خطیب جمعه هستید آگاه باشید که دشمن چه می گوید به کجا حمله می کند و از کدام منفذ وارد می شود و بعد از این آگاهی برای مقابله با او مجهز و مسلح بشوید صد نفر مثل او (دشمن) جواب یک نفر مثل شما را نمی تواند بدهد چون مردم به شما ایمان دارند و نسبت به شما پیش داوری دارند، می گویند آقا امام است، پشت سراو نماز میخوانیم، عادل است، نماینده نظام اسلامی است که مردم او را دوست دارند مردم حرف شما را قبول می کنند.

"رهنمودها ، اندرزهای امام و رهبری به ائمه جمعه" از انتشارات سسیاستگذاری ائمه جمعه

حاصل فرمایشات امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری دام عزه این است که نماز جمعه از شان و جایگاه مهمی برخوردار بوده و دارای قدرت ابطال توطئه ها و نقشه های دشمنان اسلام و مسلمین است زیرا مومنین متحدانه به امام جمعه اعتقاد دارندو امام جمعه آنها را نسبت به ماهیت ضد دینی و ضد مردمی دشمنان آگاه می سازد و مردم هم قبول می کنند و این واقعا مهم است.

و بحق می توان ادعا کرد که نماز جمعه یک نهاد دشمن شناسی و خنثی کننده توطئه ها و عامل وحدت و هم دلی مومنین و پیوند دهنده عبد به معبود و امت به امامت است.

سیمای نماز جمعه در حدیث

بهترین راه آشنایی با سیمای نماز جمعه، مراجعه به روایات و احادیث پیامبراکرم(ص) و اهل بیت (ع) پس از قرآن مجید است. در این احادیث جایگاه ناشناخته نماز جمعه برای افرادی که در جست و جوی آنند روشن می شود. دراینجا به نقل تعدادی از این احادیث با لطف و کمک خداوند حکیم می پردازیم.

شرکت در نماز جمعه

برای شرکت کنندگان مومن زیبائی و روشنائی است

پیامبر اسلام(ص) می فرمایند:

الاتیان الی الجمعه زیاره و جمال

"آمدن به نماز جمعه هم دیدار است و هم زینت و زیبایی"

دیدار است چون نوعی ملاقات با مومنین است و زیبا است چون برای خداست. و هرچه برای خدا باشد زیباست لذا حضرت زینب کبری سلام الله علیها هم در جواب یزیدملعون فرمود ما رایت الا جمیلا هر چه در قضیه کربلا دیدم چون برای خدا بود زیبا بود برای توضیح بیشتر و به بیانی دیگر باید گفت که قسمت اول حدیث روشن است، زیرا نماز حمعه نیکان و بندگان خوب خداست. و نمازگزاران با حضور خود در نماز جمعه به فرمایش پیامبر اکرم(ص) ، هم نماز به جای آورند و هم یکدیگر را زیارت می کنند. حتی کسانی که در طول هفته، به دلیل گرفتاری هایی موفق به دیدار یکدیگر نشده اند در این جمع الهی و معنوی به این مهم نائل می گردند. علاوه بر آن، در پایان نماز با یکدیگر مصافحه می کنند و از ثواب آن نیز برخوردار می شوند.

اما منظور از قسمت دوم حدیث، که می فرماید: نماز جمعه جمال و زیبایی است،چیست؟ در حدیث داریم که نماز جمعه به عنوان یک واجب الهی، روشنایی خاصی دارد و آن روشنایی به خاطر آن است که هم نماز جمعه است و هم نماز واجب، و زیبایی نماز جمعه هم به همین است.

نماز جمعه مهمتر و با عظمت تر از نماز عید قربان است

برای توضیح بیشتر این مطلب به بیانی از حضرت امیرالمومنین(ع) می پردازیم.

علی (ع) بارها می فرمودند:

لان ادع شهود حضور الاضحی عشر مرات احب الی من ان ادع شهود حضور الجمعه مره واحده من غیر عله

"چنانچه ده بار نماز عید قربان نتوانم شرکت کنم، تحملش برای من آسانتر است از این که یک هفته بدون عذر، نماز جمعه را ترک کنم" اینک شیعیان امام علی(ع) این کلام مولای خود فکرکنند و عظمت نماز جمعه را از لسان آن حضرت بشنوند و نسبت به حضور در این عبادت الهی اهتمام بیشتر از خود نشان دهند.

در حقیقت نماز جمعه بشارتی بزرگ برای مومنان است

حضرت امام باقر(ع) می فرمایند:

"ان الله اکرم المومنین بالجمعه فسنها رسول الله (ص) بشاره لهم و توبیخا للمنافقین"

"نماز جمعه سنتی است از پیامبر اسلام، بشارتی است برای مومنان و توبیخی است برای منافقان"

توبیخ هم معنای تهدید و هم معنای سرزنش آمده است. که قطعا هر یک از این دو معنادر این جا منظور باشد، جهت گیری نماز جمعه را در تحکیم حرکت ایمانی مومنان و تضعیف حرکت شیطانی منافقان نشان می دهد. منظور از این فرمایش این است که نماز جمعه هم مشوق مومنین جایزه و هم توبیخ کنند منافقین (تضعیف) آنها است

نماز جمعه حج مساکین است

امام صادق(ع) فرمودند بادیه نشینی خدمت پیامبر (ص) رسید و عرض کرد یا رسول الله تا کنون چند مرتبه مهیای سفر حج شده ام، ولی تا حالا حج، نصیب من نشده است. و علت را از حضرت رسول اعظم(ص) جویا شد که حضرت پیامبر (ص) فرمودند:

در نماز جمعه شرکت نما زیرا حج مساکین است.

(علیک بالجمعه فانها حج المساکین)

منظور بنی مکرم اسلام (ص)این است که ثواب شرکت در نماز جمعه برابر است با ثواب حج و زیارت خانه خدا.

آثار نماز جمعه

آثار نماز جمعه گرچه فراوانند لکن به طور اختصار به بیان برخی از این آثار اشاره می شود.نماز پر صلابت و ارزشمند جمعه، درای آثار ارزنده فراوان فردی و اجتماعی است.این فریضه الهی برخوردار از فواید گرانبهایی در ابعاد مختلف مادی و معنوی،دنیوی و اخروی، سیاسی، اخلاقی و اجتماعی می باشد. در اینجا با استفاده از روایات، به ذکر چند مورد از فواید نماز جمعه می پردازیم.

بخشنده شدن لغزش ها، بنا به گواهی نبی مکرم اسلام (ص) یکی از آثار این عبادت بزرگ است.

پیامبر اسلام(ص) می فرمایند:

من اتی الجمعه ایمانا و احسابا استانف العمل

"کسی که با انگیزه ایمانی و به قصد تقرب به پروردگار به سوی نماز جمعه بشتابد، کارش را از نو شروع نموده است."

این حدیث با ظرافت زیبایی به بخشیده شدن اشتباهات و لغزش ها اشاره می نماید و می گوید در حقیقت چنین فردی پرونده جدید برای خویش باز نموده است و پرونده سابقش هر چند دارای لغزش بوده بایگانی گردید.

در روایت دیگری نیز داریم:

چهار دسته اند که کارشان از نو شروع می شود مریض هنگامی که خوب شود مشرک هنگامی که مسلمان شود.زائری که از حج برگردد و کسی که از نماز جمعه مراجعت کند.

  • مصونیت از آتش دوزخ. یکی دیگر از ثمرات حضور در نماز عبادی سیاسسی جمعه است.

حضرت امام صادق(ع) می فرمایند:

ما من قدم سعت الی الجمعه الاحرم الله جسدها علی النار

"گامی به سوی نماز جمعه برداشته نشد، مگر این که خداوند آن را بر آتش دوزخ حرام گرداند" زیرا حضور در نماز جمعه مطلوب خداوند بوده و موجب کسب رضایت اوست و هر عملی که بتواند رضایت خدا را فراهم سازد موجب حرمت آتش جهنم بر صاحب آن عمل است.

  • نماز جمعه موجب کاهش دلهره های روز قیامت است.

از پیامبر (ص) در مورد نماز جمعه سوال نمودند، ایشان فرمودند:

فما من مومن مشی فیه الی الجمعه الا خفف الله علیه اهوال یوم القیامه ثم یومر به الجنه

"هیچ مومنی به سوی نماز جمعه حرکت نکرد، مگر این که خداوند دلهره های روز قیامت را برای او کاهش داد و به سوی بهشت رهنمون گردید." یکی از دغدغه های اصلی هر مومن نجات هول و دلهره های روز قیامت است و نماز جمعه موجب کاهش دلهره های آن روز است.

و بدیهی است با توجه به شدت عذابهای اخروی در روز قیامت، دلها نگران و دلهره ها بسیار شدید است و این در حالی است که به فرموده پیامبر(ص) نمازگزار جمعه، در ان روز دلی آرام دارد و خداوند فرمان می دهد او را بدون ترس به سوی بهشت ببرند.

لذا با اندک تاملی در این احادیث که بیانگر عظمت نماز جمعه است، در می یابیم که فضای نماز جمعه فضای بسیار پاک و مطهری است که ورود به امواج خروشان آن و حضور در آن پاک کننده آلودگی ها و ناپاکی هاست.

آن گامی که در تلاش و تکاپو برای ورود به آن باشد، بر آتش حرام می گردد و کسی که در آن فضا قدم گذارد، لغزش های گذشته اشت بخشیده می شود و کار را از نو شروع می کند و بدین سان عمق وحی الهی را در می یابیم که می فرماید:

ذلکم خیر لکم ان کنتم تعلمون

"این (اقامه نماز جمعه) برای شما بهتر است، اگر بدانید."

بدیهی است عدم شرکت در نماز جمعه بدون عذر موجه، بیانگر بی اعتنایی و عدم توجه به این فریضه بزرگ الهی است که خود نوعی استخفاف نماز است و مسلمانی که حاضر نیست یکی دوساعت وقت خود را صرف اقامه نماز جمعه نماید، درحقیقت، اهمیتی برای آن قائل نشده و لازم است توبه نماید. چرا که معصوم(ع) فرمود اکر کسی نماز را سبک شمرد از ما نیست.

چنین شخصی که حاضر نیست فرصت کوتاهی را برای اقامه این فریضه بزرگ الهی منظور نماید، تنبلی نموده، یا فکر می کند به کارهای او لطمه ای وارد می شود،بنابر فرمایش پیامبر کارهای او راست و درست نمی گردد، امور او جمع و جور نمی شود و با وجود تلاش بسیار، کار و اندوخته اش برکت ندارد و کارهای خیر او از قبیل نماز و روزه و حج و زکات، اعمال کامل و ناب و جانانه ای نخواهد بود، مگر زمانی که دست از این کار خود بردارد و توبه نماید و البته خداوند توبه پذیر و مهربان است.

منابع:

* پرتوی از اسرار نماز. محسن قرائتی. تهران: ستاد اقامه نماز،1386

*جمعه و فضایل آن. علی خرسندی دهدشتی . اصفهان: کنکاش ،1385

 

جلسات هفتگی احرار الحسین (ع)

به اطلاع عموم علاقه مندان میرساند؛

جلسات هفتگی احرارالحسین(ع) جمعه ها ساعت 21 در محل زینبیه مسجد امام حسین(ع) برگزار میگردد.

موضوع جلسات: اندیشه اسلامی جوان انقلابی

با سخنرانی حجه الاسلام حاتمی و مداحی مداحان اهل بیت

کانون شهید مطهری مسجد امام حسین(ع) خضری

سردار سرلشکر شهید طوسی

اگر چه در زمین سیر می کرد، اما آسمان پیما بود و در نگاه او آسمان پیدا بود، علم برمی داشت و دم غنیمت داشت و قدم به قدم از عدم گذشت و ناسوت را به مقصد لاهوت جا گذاشت و آهسته آهسته مبهوت معبودش شد و ذره ذره در او ذوب گشت تا با شهادت خویش، نظر به وجه الله کند و عند ربهم یرزقون گردد!!

سرداری که در اوج اقتدار، رسم سربازی می دانست و جانبازی می کرد، جاودانگی را در مردانگی یافت و جوانمردی را در دردمندی دید و زندگی را در دلباختگی متجلی کرد تا سرانجام جانبازتر از همه جان برکفان، پرواز را برگزیند و آسمانی گردد!

 طوسی عزیز، فرمانده ای که نه بر سرها، که بر دلها حکومت می کرد و نه گوشها، که جانها فرمانش را می شنیدند و نه در اطاعت سلسه مراتب، که در ارادت مدرسه عشق به جلوه درآمد و پیش و بیش از آنکه دیگران به او عشق ورزند، او شیفتگی نشان می داد تا بر ما مسجل گردد که "ما به او محتاج بودیم و او به ما مشتاق بود!"

طوسی، که امروز به ستاره شمالی و آفتاب شمال شهرت یافته و مشتاقان بسیاری را در صف انس با خود شاهد است، روستازاده لایقی است که فارغ از اصل و نسب های بالادست و نیز حلقه های حزبی و محافل جناحی و غیره، تنها و تنها از ایمانش سربلند شد و با شجاعتش شهره افاق گردید و دانش و درایتش او را به اوج برد و با مهرورزی و مهربانی اش ماندگار شد!

وجب به وجب جبهه های نبرد و سنگر به سنگر حوزه های عملیاتی لشکر 25 کربلای مازندران در مناطق جنگی به وسعت غرب تا جنوب، رشادت بزرگمردی را شهادت می دهند که یک تنه، مظهر و تجلی همه شجاعانی شد که در تاریخ کشورمان، نامهای پرآوازه دارند و در ردیف پهلوانان ملی اند!

طوسی که مرگ را با فشردن در میان مشت های پرتوانش مچاله و تحقیر کرد و از ابهت انداخت و در سنگرها سکنی گزید، در شب های حمله آنچنان می درخشید که پرتوافکنی حضورش، طلوع شبانه خورشید را تداعی می کرد و از نگاه روشن او، ماه رنگ از چهره می باخت و سحر متجلی می شد!

سردار طوسی، سیره ای ولایی و بصیرتی الهی داشت که طی آن تکلیفی بالاتر از اطاعت محض از ولایت مطلقه فقیه احساس نمی کرد و آنچنان ذوب در ولایت بود که در خلوت و جلوت خود یک جلوه داشت و همواره خود را فدایی امام(ره) می دانست و تنها واژه ای که بر زبان او تکرار می شد همان "لبیک یا خمینی" بود!

سرداری که در محضر ولایت، حق و حقیقت و عدل و عدالت، هرگز و در هیچ شرایطی اما و اگر، شرط و شروط، سهم و طلب، خط و خطوط، مرز و حدود، فراز و فرود و عرض اندام نداشت و وجاهت شرعی تمامی حرکات و سکناتش را تنها و تنها در جلب رضایت ولی امر مسلمین می نگریست!

پيامك هاي ادبي

شاید برای آمدنت دیر کرده‌ای
وقتی نگاه آینه را پیر کرده‌ای
دیری است آسمان مرا شب گرفته است
خورشید من، برای چه تأخیر کرده‌ای؟

******
شاید آنروز که سهراب نوشت "تاشقایق هست زندگی باید کرد"خبری از دل پر درد گل یاس نداشت :باید اینگونه نوشت:<چه شقایق باشد چه گل پیچک ویاس جای یک گل خالیست تا نیاید  گل نرگس زندگی  بی معناست> التماس دعا

******
دل من گم شده،اگر پیدا شد بسپارید به امانات رضا و اگر از تپش افتاد دلم،ببریدش به ملاقات رضا،
از رضا خواسته ام بگذارد که غلامش بشوم همه گفتند محالست ولی،دلخوشم من به محالات رضا

******
در عجبم از کسی که کوه را می کاود تا به معدن جواهر برسد ،ولی خویش را نمی کاود تا به درون خود راه یابد..
******
میدان عمل خالیست
او در پی سرباز است
چون ما همه سرباریم 
سردار نمی آید
******
یادمان باشد اگر تنگی دل غوغا کرد / مهدی فاطمه تنهاست ، ز او یاد کنیم  
******
دوست دارم که یک شب جمعه/ صبح گردد به رسم خوش عهدی
ناگهان بشنوم زسمت حجاز/ نغمه ی دلخوش انا المهدی
******
دیگر شده ام دچار وسواس بیا
بدجور به عصرجمعه حساس،بیا
گفتی به عموی خود ارادت داری
این بار\"قسم به دست عباس(ع)بیا
\"اللهم عجل لولیک الفرج\"
******
يا بن الحسن ! 
تو که آهسته مي خواني قنوت گريه هايت را ، ميان ربناي سبز دستانت دعايم کن
******
باور کنیم همه ی قفل ها محصول دست ما و همه ی کلید ها هدیه ی دست مهربان خداست (دکتر سنگری 
اللهم عجل لولیک الفرج
******
مهدی چو آید رو شود مشت خلایق
کی از نگاه او ، نگاهی در امان است

شما نيز پيامك هاي ادبي خود را در قسمت نظرات وارد نموده تا در پست بعدي درج گردد.

اهمیت عبادت

عبادت: انگيزة آفرينش انسان و صراط مستقيم الهي

همانگونه كه در بُعد معرفت و شناخت، «انديشه و تفكر» ويژگي‌اي است كه موجب امتياز انسان از ساير حيوانات مي‌شود[1]، شايد بتوان گفت: در بُعد «عمل» هم «اطاعت و عبادت آگاهانه و توأم با اختيار انسان» او را از بقية حيوانات جدامي‌سازد. انديشه و تفكر، عقل نظري را كامل‌مي‌كند. و عبادت، كمال عقل عملي را به همراه دارد، و به دنبال آن، كمال عقل نظري را[2]؛ چرا كه انسانيت او را همين عبادت آگاهانه تأمين‌مي‌كند.

توضيح اين كه: انسان در رحم مادر، از حيات «گياهي» برخوردار است؛ جذب دارد و رشد. وقتي از نظر گياهي كامل و بالغ شد، پا به مرحلة «حيواني» مي‌گذارد؛ متولدمي‌شود و رشد و نمو مي‌نمايد، تا اين كه از قواي حيواني بهره‌مند مي‌شود؛ واجد شهوت و غضب مي‌گردد و در اين مرحله هم بالغ مي‌گردد، و از اينجا به بعد مكلّف مي‌شود؛ مكلّف به تحصيل حيات انساني. و اگر در تكوّنِ مراحل سابق هستيِ خود، دخالتي نداشت، و دست تكوين او را به اين حد مي‌رساند. ولي تحصيل مرحله يا مراحل بعدي، به عهدة خود اوست؛ اوست كه بايد با استفاده از امكاناتي كه خدادر مراحل سابق به او ارزاني داشته، كسب انسانيت كند؛ چرا كه در اين مرحله تقريباً[3] حيوان بالفعل است و انسان بالقوه. لذا بايد در صدد فعليت بخشيدن به خود باشد تا رستگار شود و نه زيانكار.[4] اما چگونه؟

از كدام طريق انسان بايد خودش را به فعليت برساند؟ از طريق عبادت؛ عبادت خداوند، صراط مستقيمي است كه او را به سرمنزل مقصود مي‌رساند. قال الله تعالي: «اَلَمْ اَعْهَدْ إلَيْكُمْ ... وَ اَن اعْبُدُونِي، هذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ.» سورة يس آية 60 و 61. پس بي‌جهت نيست كه: «وَ مَاخَلَقْتُ الجِنَّ وَ الإنْسَ إلا لِيَعْبُدُونِ»، «وَ مَااُمِرُوا إلا لِيَعْبُدُوا اللهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفَاءَ.».

عبادت: انگيزة آفرينش و عامل رشد انسان

چگونه انسان بايد خود را رشددهد و به حيات انساني برسد؟ با چه برنامه‌اي؟ و بر اساس كدام دستورالعمل؟ آيا خود بايد برنامه بنويسد؟ خودش كه قبلاً اين راه را نرفته‌است. ديگران بايد بنويسند؟! ديگران هم كه در اين جهت مثل او هستند. كسي بايد دستورالعمل بنويسد كه به اين راه كاملاً واقف و آگاه باشد، امكانات انسان را بشناسد، مقصد را بداند، به زمانِ طيّ مسير آگاه باشد. آري، توجه به اين اركان، در تدوين برنامه نقش اساسي دارد: 1- شناختن امكانات، 2- شناختن راه، 3- شناختن مقصد، 4- شناختن موانع، 5- شناختن زمان طيّ مسافت. در غير اين صورت، برنامه غيرواقعي خواهدبود، كمالايخفي.

و كيست كه آشناي به اين امور باشد به جز خالق انسان و جهان؟! مگر نه اين است كه استفاده از يك وسيلة سادة برقي و ... نياز به دستورالعمل دارد؟! و مگر نه اين است كه بهترين و بلكه تنها دستورالعملِ مفيد برنامه‌اي است كه سازندة آن تدوين و ارائه‌نمايد؟! با اين وجود، موجود ناشناخته‌اي چون انسان، در استفاده از خود نياز به برنامه ندارد؟! و آيا عمل بر طبق برنامه‌اي جز آنچه از طريق آفريدگارش تدوين شده، منطقي است؟!

پس خداست كه بايد برنامه تدوين و ارائه‌نمايد و او هم از اول خلقت چنين كاري را انجام‌داده‌است و تا آخر هم ادامه‌مي‌يابد. توجه داشته‌باشيد كه اولين انسان حجةالله بوده، و آخرين انسان هم حجةالله است سلام‌الله عليهم اجمعين.


[1]- چرا كه آنها (علي‌الظاهر) انديشه و تفكر عقلاني ندارند.

[2]- قال الله تعالي: «اُعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّي يَأتِيَكَ اليَقينُ»، بنا بر تعليلي‌بودنِ «حتي»؛ يعني عبادت پروردگار، علت رسيدن به يقين است. و بنا بر اين معني براي «حتي»، ديگر آن اشكال هم واردنمي‌شود كه: «پس وقتي كه به يقين رسيديم، نيازي به عبادت نداريم.»؛ چرا كه علت موجده همان علت مُبقيه است. و قال عليه‌السلام: «مَنْ عَمِلَ بِمَا عَلِمَ، عَلَّمَهُ اللهُ عِلْمَ مَا لَمْ‌يَعْلَمْ.».

[3]- گفتيم: «تقريباً»، نه «تحقيقاً»؛ چرا كه در اين مرحله، فطرت خداجوي را دارد.

[4]- قَدْاَفْلَحَ مَنْ تَزَكَّي، قَدْاَفْلَحَ مَنْ زَكّّاها، وَ قَدْخَابَ مَنْ دَسَّاهَا. («تزكيه» پاك‌كردن و رشددادن است.) 

فرازی از بیانات امام خمینی (ره)

*** صحيفه نور ج 20 صفحه 109 تاريخ:  66/5/6

 پيام برائت به زائرين بيت الله الحرام  

  آيا براي علماي كشورهاي اسلامي ننگ آور نيست كه با داشتن قرآن كريم و احكام نوراني اسلام و سنت پيامبر - صلي الله عليه و آله و سلم - و ائمه معصومين - عليهم السلام - احكام و مقررات كفر در ممالك اسلامي تحت نفوذ آنان پياده شود و تصميمات ديكته شده صاحبان زر و زور و تزوير و مخالفان واقعي اسلام اجرا گردد و سياست گذاران كرملين با واشنگتن دستورالعمل براي ممالك اسلامي صادر كنند علماي بلاد و كشورهاي اسلامي بايد راجع به حل مشكلات و معضلات مسملين و خروج آنان از سيطره قدرت حكومت هاي جور با يكديگر به بحث و مشورت و تبادل نظر بپردازند و براي حفظ منافع مسلمين سينه ها را سپر كنند و جلوي تهاجم فرهنگ هاي مبتذل شرق و غرب را كه به نابودي نسل و حرث ملت ها منتهي شده است را بگيرند‚ و به مردم كشورهاي خود آثار سوئ و نتايج خودباختگي در مقابل زرق و برق غرب و شرق را بازگو نمايند و به مردم و به دولت ها خطر استعمار نو و شيطنت ابرقدرت ها كه جنگ و مسلمان كشي در جهان به راه انداخته اند‚ گوشزد كنند.  

مسجد خانه خدا، در آينه قرآن و حديث

بسم الله الرحمن الرحيم
مقدمه
در فرهنگ و تمدن اسلامي مسجد به مكان خاص عبادت مومنان گفته مي شود منتهي عبادت در اسلام يك معناي عامي دارد كه بسياري از فعاليتهاي فرهنگي و سياسي و اجتماعي را شامل مي گردد بر اين اساس از زمان رسول اكرم (ص) مساجد كاركردهاي بسيار مهمي چون: تعليم و تربيت، ترويج و تبليغ آموزه هاي دين، پايگاه بسيج نيرو براي جهاد، محل عبادت هاي خاص، مركز خدمات اجتماعي و ... داشته است. اما از آن جا كه سر به سجده نهادن مظهر نمود كامل فروتني و كرنش و تسليم در برابر عظمت پروردگار عالميان است از اين رو اين مكان را مسجد به معناي محل سجده و سجدگاه ناميدند. از بررسي ها چنين معلوم مي شود اين كلمه پيش از اسلام نيز رواج داشته است قبل از اين كه رسول خدا (ص) در مدينه مسجدي بنا كنند خداي تعالي در سوره اسراء (مكي) واژه مسجد را درباره مسجد الحرام و مسجد الاقصي به كار برده است و عرب ها اين دو مكان شريف را كه پيش اسلام نيز مكان هاي مقدس مردم بودند به نام مسجد ياد مي كردند.
توجه به اين نكته نيز ضرورت دارد كه در اسلام هدف از خلقت انسان به يك تعبير عبادت خداوند است.
بر اين اساس به يك اعتبار در تمام كارها مي توانند تحت عنوان قرار گيرد اگر با شرايط و اهداف خاصي انجام گيرند و با توجه به اين امر همه جاي عالم مسجد انسان ناميده شود كه رسول اكرم(ص) فرمود: جعلت لي الارض مسجدا سرتاسر زمين براي من مسجد قرار داده شده است.
ولي با اين همه برترين و اصلي ترين محل براي عبادت و تقرب جويي براي خداوند متعال مسجد است لذا در آيا و روايات بر جنبه هاي عبادي خاص بودن مساجد بيش از ابعاد ديگر تاكيد شده است و رهنمودهاي بسياري درباره اهميت و فضيلت و احكام و آداب و ... اين مكان هاي شريف در آيات و روايات وارد شده است.
فضيلت و اهميت مسجد
به طور كلي در مجموعه آيات قرآن كريم و روايات اهل بيت (ع) از دو راه بر اهميت و فضيلت مسجد اشاره مي شود: گاهي از راه تبيين جايگاه و منزلت اين مكان شريف و ويژگي هاي آن و در مواردي هم با برشمردن دست آوردها و فوائدي كه از حضور آگاهانه و مسئوليت شناسانه در اين مكان عايد انسان مي شود اين كار انجام مي گيرد.
الف: جايگاه و منزلت مسجد
به منظور هر چه بيشتر روشن شدن اهميت و منزلت مسجد در فرهنگ اسلامي در رواياتي ويژگي هاي اين مكان برشمرده شده است تا مومنان پس از آشنا شدن با جايگاه والاي آن و به عبارت ديگر پس از علم پيدا كردن به ارج و اهميت مسجد با بصيرت و بينش كامل به صورت شايسته با اين موضوع برخورد كنند بعضي از اوصافي كه براي مسجد در روايات ذكر شده به اين شرح است:
1 _ مسجد خانه خدا: در يك حديث قدسي وارد شده است كه رسول اكرم (ص) فرمود: قال الله تبارك و تعالي ان بيوتي في الارض المساجد...خانه هاي من در روي زمين مساجد است. اين خانه ها براي اهل آسمان آن گونه مي درخشند كه ستارگان براي ساكنان زمين در شبانگاهان مي درخشند. خوشا به حال آن بنده اي كه در خانه خود وضو بگيرد و سپس مرا در خانه ام (مسجد) زيارت كند، بي گمان زيارت شونده زيارت كننده خود را گرامي داشته به او احسان خواهد كرد. كساني را كه در دل شب به سوي مساجد گام برمي دارند به نوري درخشان در روز قيامت بشارت دهيد.
باز در روايتي از آن حضرت نقل شده است كه فرمود: المساجد انوار الله مسجدها انوار خداوندي هستند.
بنابراين همانگونه كه ستارگان در دل شب مايه زينت آسمان و نيز وسيله هدايت و راه يابي گمراهان و راه گم كرده هاست مسجدها هم چنين نقش هدايت گري و زينت بخشي را دارند و بايد به گونه اي باشند كه در دنيا مايه هدايت و كمال و زينت باشند و هر كس كه گام در آن نهاد بر بينش و كمال و تقوايش افزوده شود وقتي اين كار به نحو شايسته انجام شد در آخرت نيز دست آورد آنها نوري خواهد بود تا انسان ها را به بهشت جاودان رهنمون گردد.
2_ مسجد بازار آخرت
در جهان بيني اسلامي هدفت از آفرينش هستي كمال يابي انسان است بر اين اساس از دنيا با تعبيرهاي چون: كمك كار آبادي آخرت، مزرعه آخرت، مسجد دوستان خدا و نمازگاه ملائكه الهي، ... محل تجارت اوليا خدا كه رحمت در آن كسب كرده و بهشت جاودان به دست مي آورند و ...ياد شده است كه انسان در صورت خوب استفاده كرده از دنيا مي تواند به كمك آن به بالاترين مراتب كمال دست يابد در همين راستا در روايات اهل بيت (ع) از مسجد به عنوان بهترين نقاط دنيا با صفت بازار آخرت ياد شده است يعني همان گونه كه انسان تجارت پيشه در بازارها كالا و متاع هاي دنيوي را به دست آورده و ثروت و دارايي تحصيل مي كنند مومنان نيز از راه حضور در مساجد آخرت و بهشت جاودان به دست مي آورند. رسول اكرم (ص) در اين باره مي فرمايد: المساجد سوق من اسواق الآخر‌ه...مسجدها بازارهاي آخرتند از كساني كه در آن وارد مي شوند، با آموزش الهي پذيرايي مي شود و هديه اي كه به ايشان داده مي شود بهشت جاودان است.
3 _ مسجد محبوب ترين مكان روي زمين
همه پديده هاي عالم مخلوق خداوند هستند ولي به جهت نقشي كه هر يك از آنها در اداره نظام هستي و تكامل انسان ها دارند ارزش آنها با يكديگر فرق دارد در ميان مكان هاي روي زمين از آنجا مساجد بيشترين نقش را در كمك به اسنان در دستيابي به كمال و تحصيل تقوا و نيك دارند از ارج و اهميت ويژه اي برخوردارند با توجه به اين ويژگي در سخنان اهل بيت (ع) از مسجد با تعبيرهاي زيبايي نظير خانه تقواپيشگان، مجالس پيامبران، خانه هاي خدا، محل نشر انوار الهي و برترين مكان روي زمين و ...شده است در حديثي آمده است روزي پيامبر اكرم (ص) از جبرئيل پرسيدند: دوست داشتني ترين مكان هاي روي زمين در پيشگاه خداوند متعال كدام است؟ جبرئيل پاسخ داد. مساجد محبوب ترين جاهاي روي زمين در نزد پروردگار عالم است و دوست داشتني ترين اهل مسجد هم كساني هستند كه پيش از همه به مسجد مي آيند و پس از همه آن را ترك كنند.
گذشته از آنچه گفته شد در روايات از مسجد با اوصافي چون: مكان هاي ذكر خدا، خانه پرهيزكاران، پايگاه توحيد، جايگاه پيامبران، بستان هاي بهشت و ...
ب: آثار و بركات مسجد
انس با مسجد آثار دنيوي و اخروي فراواني در پي دارد كه اگر اين اماكن مقدس با آن ويژگي هاي كه در آموزه هاي دني بيان شده است اداره شوند و از اوصافي كه براي يك مسجد آباد و زنده كه در رهنمودهاي قرآن و روايات اهل بيت ذكر شده است برخوردار باشند بدون ترديد اين آثار و فوايد عايد اهل آن مسجد خواهد شد برخي از اين آثار كه در روايات به آنها اشاره شده است به اين شرح است.
مير مومنان علي (ع)درباره بعضي آثار سازنده رفت و آمد به مسجد مي فرمايد: كسي كه به مسجد رفت و آمد مي كند يكي از امور هشت گانه نصيب او مي شود: اول برادر ايماني كه در راه خدا از او سود مي برد، دوم دانشي نو و جديد، سوم فهميدن آيه اي از آيات قرآن، چهارم شنيدن گفتاري كه او را به هدايت رهمودن شود، پنجم رحمت اللهي كه انتظار آن را داشته است، ششم سخني كه او را از گمراهي باز دارد، هفتم ترك گناه به سبب روح خشيت و خداترسي، و هشتم ترك گناه به علت شرم.
_ رسول اكرم (ص) مي فرمايد: مسجد خانه تقوا پيشگان است خداوند براي آنان كه مساجد را خانه خويش قرار داده اند رحمت، آسايش، عبور از صراط را ضمانت كرده است.
_ باز پيامبر خدا (ص) مي فرمايد: دعوت موذن را پذيرفتن و رحمت اللهي است و پاداش آن بهشت است. در قيامت با كسي كه اين دعوت را پاسخ مثبت نگويد برخورد خواهد شد. خوشا به حال كسي كه نداي دعوت كننده به سوي خدا را پاسخ گويد و به سوي مسجد بشتابد، اين تنها مومنان بهشتي اند كه اين ندا را پاسخ مي گويند.
_ حضرت علي (ع) در اين باره مي فرمايد: گويا مي بينم كه مسجد در روز قيامت در حالي كه دو جامه احرام شبيه به محرمان بر تن اوست، حضور مي يابد و براي اهل خود ونمازگزارانش شفاعت مي كند و شفاعت او مورد پذيرش خداوند قرار مي گيرد.
_ از رسول اكرم (ص) روايت شده است كه فرمود: فرشتگان خدا در قبر به ديدار انسان اهل مسجد مي روند و به وي بشارت مي دهند كه در تنهايي قبر انيس و همدم او خواهند بود تا قيامت بر پا شود و پيوسته براي او از خداوند طلب آمرزش خواهند كرد.
امام صادق (ع) به فضل بن عبدالملك مي فرمايد: اي فضل كسي كه با مسجد انس پيدا مي كند حداقل يكي از اين توفيقات شامل حال او مي شود. يا اينكه موفق به دعايي مي شود كه خداوند به بركت آن او را وارد بهشت مي سازد يا اينكه دعايي مي كند كه خداوند به سبب آن بلاي دنيا را از وي دور مي كند و يا اينكه دوست و برادري پيدا مي كند كه او در راه خدا كمك كارش مي شود.
علاوه از آنچه گفته شد: امرزش گناهان، مانع شدن از نزول بلاها، سبب برآورده شدن حاجت ها و حل مشكلات در پناه عرش خدا و سايه رحمت او واقع شدن و ... از جمله نتايج و ثمراتي است كه مشمول حال اهل مسجد مي شود.
احكام و آداب و حقوق مسجد
علاوه بر ذكر فضيلت و اهميت و آثار و بركات مسجددر آموزه هاي ديني براي مسجد حقوق و احكامي ذكر شده است تا با رعايت آنها مساجد از ويژگي و اوصافي كه كارآيي آنها را ارتقا مي بخشد بيشتر برخوردار شوند در اين راستا متواليان اداره مسجد و رفت آمد كنندگان به مسجد موظفند كه از طريق فراهم كردن ويژگي هاي مورد انتظار در خودشان و در مسجدشان و به جاي آوردن حقوق مسجد و رعايت احكام آن به صورت كامل اين امكان شريف را به مكان هاي تزكيه و تهذيب و تربيت و تحكيم و ترويج آموزه هاي ديني تبديل كنند و همواره بكوشند كه از كاسته شدن كارآيي آنها در نتيجه غفلت و سستي در امور مذكور جلوگيري به عمل آورند.
ويژگي هاي اهل مسجد
مسجد مقدس ترين مكان است گردآيندگان در آن نيز بايد پاك ترين و اخلاص ترين مردمان باشد ويژگي هاي كه در قرآن مجيد براي اهل مسجد شمرده شده است عبارتند از:
1 – ايمان به خدا: مردان مومن شناخت قلبي و التزام عملي به دستورات پروردگار عالم دارند.
2 – ايمان و اعتقاد به قيامت كه آنها را از انجام گناهان باز مي دارد و به آنجام كارهاي نيك وا مي دارد.
3 – پرداخت زكات: مومن اهل مسجد علاوه بر برقراي ارتباط كامل با خدا با خلق خدا هم به نيكي رفتار مي كند و همواره از طريق انجام كارهاي نيك بويژه نسبت به حل مشكلات مردم ناتوان و مستمند اهتمام كامل دارد.
4 – برپاي نماز: نماز كه رمز ارتباط انسان با خداي خويش از مهم ترين عبادات است اهل مسجد براي اقامه شايسته آن هميشه مي كوشد و دليل انس مومن با مسجد همانا عبادت و پرستش است كه اقامه نماز مصداق كامل آن است.
5 – ترس از خدا: اهل مسجد از خدا ترس ترين بندگان خدايند.
در روايات اهل بيت (ع) هم علاوه بر ويژگي هاي مذكور از اموري چون ضرورت الگو و اسوه بودن اهل مسجد براي ديگران و با بركت و خير خواه بودن آنان به همه افراد جامعه اسلامي ياد شده است.
امام صادق (ع) مي فرمايد: از هر گروهي تنها آنان كه در فضيلت ها از همگان برترند و الگو و اسوه مردم به حساب مي آيند اله مسجد هستند.
رسول خدا (ص) در حديثي فرموده است: اهل مسجد افراد با بركت و آراسته و از كژي و گمراهي ها محفوظو در امان اند. علاوه بر آن كه خير آنها در بر طرف شدن مشكلات دنيوي مردم جامعه بالعيان مشاهده مي شود با تمام وجود در حل گرفتاري هاي افراد مي كوشند خداوند به بركت وجود آنان عذاب و بلاها را كه در نتيجه برخي اعمال ناشايست افراد جامعه پيش مي آيد از آنها برمي دارد.
ويژگي ديگر اهل مسجد آن است كه نسبت به اداي حقوق مسجد پيش گامند يعني همواره با اخلاص و نيت پاك در مسجد حاضر مي شوند، حقوق همسايگان مسجد را مراعات مي كنند به آنها مزاحمت ايجاد نمي كنند، حق همسايگي مسجد را هم به نحو شايسته رعايت مي كنند و بدون عذر از حضور در مسجد سرباز نمي زنند، از عمارت مسجد چه از راه رسيدگي به سلامت و زيبايي ظاهر و ساختمان مسجد و چه از طريق رونق بخشيدن به آبادني معنوي آن لحظه اي كوتاهي نمي كنند، و مراقبت مي كنند كه اداره امور مسجد تنها در اختيار انسان هاي صالح و تقواپيشه باشد و به دست نااهلان نيفتد.
آداب و احكام مسجد
براي اينكه ارزش و احترام و همينطور كارآمدي مسجد در كمك به كمال يابي انسان ها حفظ شود در مجموعه رهنمودهاي قرآن كريم و روايات اهل بيت (ع) آداب و احكامي براي همه مردم به ويژه متوليان و رفت و آمدكنندگان به مساجد ذكر شده است كه قسمتي از اين آداب مربوط به ساختن مسجد و قسمتي به ورد به مسجد و بخشي نيز مربوط به داخل مسجد و بعضي هم به چگونگي خروج از مسجد مي باشد و از جمله آداب مسجد است.
1 – احترام به مسجد: همه افراد موظفند كه احترام مسجد را حفظ كنند و از هر عملي كهب نوعي هتك حرمت آن به حساب مي آيد خودداري كنند. لزوم احترام به مسجد تا بدانجاست كه اولياي الهي دستور داده اند در هنگام به زبان جاري كردن نام مسجد رعايت احترام آن را بنمايند و از بكار بردن تعبيري كه با منزلت والاي آن سازگاري ندارد پرهيز كنند.
و امام صادق (ع) مي فرمايد: ملعون است، ملعون است، ملعون است كسي كه مسجد را احترام نكند.
وقتي از آن حضرت در مورد علت لزوم تكريم مسجد پرسيدند فرمود: از آن روي احترام مسجد لازم است كه مساجد خانه هاي خدا در روي زمين هستند.
از مصاديق تكريم مسجد اين است كه آن را از هر نوع آلودگي ها دور كنند خداوند تبارك و تعالي در قرآن مي فرمايد: به ابراهيم و اسماعيل فرمان داديم كه خانه مرا ....تطهير كنند.
اين طهارت اعم از طهارت ظاهري و باطني است لذا همه افراد موظفند هرگونه نجاست را از مسجد برطرف سازند فرق نمي كند اين آلودگي توسط خود آنها عارض شده باشد يا ديگران.
2 – پاكيزه بودن در هنگام ورود به مسجد
از جمله احكام مسجد اين است كه انسان در هنگام ورود به آن پاكيزه باشد. قرآن كريم مي فرمايد: در حال مستي و جنب بودن كسي حق ندارد به مسجد داخل شود. محمد بن مسلم و زراره مي گويند به امام باقر (ع) عرض كرديم: آيا زن حائض و جنب مي توانند داخل مسجد شوند؟ حضرت فرمود: نمي توانند مگر به نحو عبور كردن (از دري داخل شده و از در ديگر بدون توقف خارج شوند) و ...
3 -  خودداري از خريد و فروش در مسجد:
انجام دادن خريد و فروش و نيز كارهاي كه جنبه شعل و حرفه دارند مانند نجاري، آهنگري، و آرايش گري و ... در مسجد ممنوع است. در حديثي از امام صادق (ع) مي فرمايد: مساجد را مكان خريد و فروش قرار ندهيد.
4 – منع از گذرگاه قرار دادن مسجد:
برخي مساجد دو در دارند بعضي از افراد براي رسيدن به محلي از مسجد به عنوان گذرگاه استفاده مي كردند از آنجا كه اين كار با عظمت و قداست مسجد سازگاري ندارد از اين كار منع شده است رسول اكرم (ص) در اين باره مي فرمايد: مساجد را گذرگاه و راه عبور قرار ندهيد مگر اين كه در هر بار دو ركعت نماز تحيت مسجد در آن به جاي آوريد.
5 – گفتگو از امور دنيوي:
مسجد خانه خدا و جايگاه ذكر و دعا و عبادت و دل كندن از زرق و برق دنياست در اين مكان گفتگو كردن از امور دنيوي مناسب با مقام و منزلت قدسي آن ندارد. امير مومنان (ع) مي فرمايد: در آخر الزمان مردمي پيدا مي شوند كه در مساجد جلسه ها برپا كنند و پيرامون دنيا و دوستي سخني مي گويند با چنين كساني هم نشيني نكنيد كه خداوند آنان را به خودشان واگذاشته و كاري به آنها ندارد.
علاوه بر موارد مذكور اموري چون: استفاده از مال حلال در آبادسازي مساجد، رعايت استحكام بناي مسجد در عين سادگي آن، خودداري از خوابيدن در مسجد، پرهيز از سخنان بيهوده در مسجد، رعايت طهارت و آراسته و پاكيزه وارد شدن در مسجد، خواندن نماز تحيت در مسجد ، ... از جمله آدابي است كه بايد رعايت شود.

دکلمه های غدیر

در غدیر بود که ...

غدیر ، سفر ه‏ای است که برای تمامی گل‏ها پهن کرده اند .
غدیر ، گلبانگ عاشقانه و جاودانه هستی است .
غدیر ، یک اتفاق ساده نیست ؛ یک گزینش رحمانی است .
غدیر ، یک کلمه نیست ، یک برکه نیست ؛ یک دریاست ؛ رمزی است بین خدا و انسان .
غدیر ، گل همیشه بهار زندگی است . دریایی بی‏کرانه است ؛ جاری بر جان ‏های پاک و اندیشه های تابناک .
غدیر ، تجلی خواست خالق ، روح آفرینش ، برانگیزاننده ستایش و دست های بلندی است که انسان خاکی را به افلاک می‏ کشاند .
غدیر ، ریزش باران الطاف رحمانی بر گلزار جان‏ های تشنه است .
غدیر ، برکت همه احساس ‏های معنوی و دریای جاری خیرات نبوی است .
در غدیر بود که تیرگی ‏ها فراری شدند و نورانیت محض ، خودنمایی کرد .
در غدیر بود که قیافه ایمان ، تماشایی شد و شاخه‏ های عشق ، بر تن ایمان رویید .
در غدیر بود که درخت هستی ، به کمال رسید .
در غدیر بود که قرابت انسان با خدا آشکار شد .
در غدیر بود که نیلوفر عشق ، بر گرد محور زمین پیچید .
در غدیر بود که جوانه جاودانه ولایت عاشقانه ، سر برکشید .


" حمزه کریم خانی "

فضائل امیرالمؤمنین نزد اهل سنت

چگونه می‎شود پیرمردی با 85 سال سن که تمام عمر خود را در جلسات بحث و فحص گذرانده و بزرگترین کتب علمی روزگار خود را تألیف نموده است، و مورد تمجید و ستایش هر عالم و دانشمندی در زمان خود بوده، توسط عده‎ای کم خرد مورد ضرب و شتم قرار گیرد و در بستر مرگ بیافتد؟!! مردی که یکی از بزرگان علم حدیث و مؤلف یکی از کتبی است که بخش اعظم مسلمانان جهان احادیث نبوی خود را از آن می‎آموزند و در عبادت خداوند از دست نوشته او بهره می‎برند.

درباره او گفته‎اند:

ادامه نوشته

کلام بزرگان در مورد عید غدیر خم

گزيده ‏اى از سخنان حضرت امام و مقام معظم رهبرى درباره عید غدير خم

الف : کلام امام
 
من اين عيد سعيد بزرگ اسلامى را و مذهبى را به همه ملت هاى مستضعف و به مسلمين جهان و به ملت بزرگوار تبريک عرض مى ‏کنم .
 
غدير منحصر به آن زمان نيست ، غدير در همه اعصار بايد باشد .
 
مسأله غدير ، مسأله ‏اى نيست که به نفسه براى حضرت امير يک مسأله‏ اى پيش بياورد ، حضرت امير مسأله غدير را ايجاد کرده است .
 
غدير براى ايشان ارزش ندارد ، آن که ارزش دارد خود حضرت است که دنبال آن ارزش غدير آمده است .
 
زنده نگه داشتن اين عيد [ غدير ] نه به اين است که چراغانى بشود و قصيده ‏خوانى بشود و مداحى بشود ، اينها خوب است اما مسأله اين نيست ، مسأله اين است که به ما ياد بدهند چطور بايد تبعيت کنيم .
 
قضيه غدير جعل حکومت است اين است که قابل نصب است .
 
ولايتى که در حديث غدير است به معناى حکومت است نه به معناى مقام معنوى .
 
حضرت امير است که غدير را به وجود آورده است ، مقام شامخ اوست که اسباب اين شده است که خداى تبارک و تعالى او را حاکم قرار بدهد .
 
غدير آمده است تا بفهماند سياست به همه مربوط است .
 
اين حکومتى که عجين با سياست است در روز غدير براى حضرت امير ثابت شد .
 
اين که اين قدر صداى غدير بلند شده است و اين قدر براى غدير ارج قائل شده ‏اند ـ و ارج هم دارد ـ براى اين است که با اقامه ولايت يعنى با رسيدن حکومت به دست صاحب حق همه اين مسايل حل مى ‏شود و همه انحرافات از بين مى ‏رود .
 
امروز که عيد غدير است و از بزرگترين اعياد مذهبى است .
 
روز عيد غدير روزى است که پيغمبر اکرم (ص) وظيفه حکومت را معين فرمود و الگوى حکومت اسلامى را تا آخر تعيين فرمود .
 
ب : سخن رهبر
 
پيغمبر اکرم (ص) در قضيه غدير و در مقابل چشم مسلمانان و ديدگان تاريخ کسى را به عنوان جانشين خود تعيين کرد که به طور کامل از ارزش هاى اسلامى برخوردار بود .
 
از ماجراى غدير مى ‏توان فهميد که اميرالمؤمنين در همان چند سال خلافت و حکومت خودشان اولويت اول در نظر مبارکشان استقرار عدل الهى و اسلام است .
 
در مسأله غدير حقايق بسيارى نهفته است .
 
اهميت عيد سعيد غدير به عنوان برترين عيد ها به اين دليل است که متضمن ولايت الله وجود مقدس و شخصيت ممتاز امير مؤمنان على (ع) در قلمرو نفس انسانى و جامعه بشرى به عنوان امام و پيشوا برترين الگو و نمونه است .